بدون عنوان
با این حال اولین مسافرت رو توی 2 ماهگی رفتیم یعنی 2 روز قبلش رفتیم واکسن زدی و بعد با دایی امیر اینا رفتیم سفر اونم چاکسر اونجا کلی همه همکاری میکردن و نوبتی نگهت میداشتن تو هم وقتی سر حال بودی بهشون میخندیدی ...
بدون عنوان
از ماه دوم کم کم دل دردات شروع شد خیلی روزای سختی بود خیلی گریه میکردی نزدیکای غروب بدتر هم میشد و فقط وقتی میذاشتیمت توی پتو و تکون میدادیم اروم میشدی دکتر گفت کولیک داری و کار زیادی نمیشه کرد و تا 3 ماهگی ادامه داره بعضی شبا که بابایی هم نبود من هم پا به پات گریه میکردم ...