بدون عنوان
اینم قیافه شما وقتی اولین بار لباسایی که مامان جون با کلی عشق واست بافته بود رو پوشیدی
هر کسی لباسات میدید کلی ازشون تعریف میکرد آخه چند دست بودن و هر کدوم هم یه رنگ
اینجا هم با یکی دیگه از لباسایی که مامان جون واست بافته رفتی سر کار بابایی آخه محل کار من و بابایی نزدیک هم و تو اونجا هم تند تند میری سر میزنی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی