اندر احوالات پسری وقتی 10 ماهه شد

سلام پسر قشنگم امروز وقت کردم بیام و مطالب مربوط به 10 ماهگیتو واست ثبت کنم

پس میشه با تاخیر بگم دو رقمی شدنت مبارک عشقم

قربونت بشم من که هر روز کلی کارهای جدید یاد میگیریو نازتر از قبل میشی

دیگه کامل بدون کمک روی پاهات میمونی و البته چند روزی هستش که حتی چند قدم هم بر میداری

وقتی بدون کمک وایمیستی به ماها نگاه میکنی تا واست دست بزنیم و تشویقت کنیم و تو هم کلی حال کنی

اما هنوز میترسی تنها کامل راه بری چند قدم بر میداری و زود خودت پرت

میکنی تو بغل ما وقتی هم میخوایم این کار رو تکرار کنی دیگه حتی رو

پاهات بلند نمیشی و زانوهات خم میکنی

قربون اون اداهات بشم که اگر نخوای کاری رو بکنی هیچ مدله نمیشه مجبورت کرد حقا که یه فروردینی اصیلی !!!!!!!

اول ماه که بردمت دکتر گفت که قد و وزنت عالی شده و تو 10 ماهگی به 9:300 رسیدی و قدت هم 76 شده مامان کلی خوشحال شد که بعد اون مریضی سخت شما دوباره به وزن مناسب برگشتی

این ماه تقریبا یه روز در میون میای سرکار مامانی و پیش من میمونی آخه بعد از اون مریضی یه بار دیگه هم مریض شدی و حسابی سرما خوردی رفتیم دکتر اما بعد از 2 هفته درمان خوب نشدی و گلوت حسابی خس خس داشت و ابریزش شدید بینی که اعصاب خودت و ما رو خورد کرده بود

بالاخره دیروز خاله مرجان یه دکتر به نام ربانی بهمون معرفی کرد که رفتیم پیشش

و این اقا دکتر تشخیص حساسیت داده و داروهای جدید فعلا که از دیروز تا حالا یه کم بهتر شدی و خوابت هم خیلی بهتر و منظم تر شده امیدوارم اینبار کامل خوب بشی عشقم در ضمن این اقا دکتر فوق غدد کودکان داره که واسه بعدنا هم خیلی خوبه زیر نظرش رشد کنی و همه بچه هاشونو اورده بودن که از لحاظ رشد در سن بلوغ بهشون کمک کنه و

وقتی تو رو معاینه کرد وزنت 9700 شده بود و قد 77 که دکتر گفت خیلی خوبه

این چند وقت که با من میای سر کار کلی واسه خودت اوستا شدی و اصلا دفتر و شما میچرخونی قربونت بشم

اینجا هم از کار زیاد خسته شدی و با این قیافه به من

گفتی بسه دیگه بیا بقیه کارا رو خودت بکن وگرنه

میرم ازت به یونیسف شکایت میکنم که من و تو این

سن انقدر ازم کار میکشی

خلاصه که پسر مامان با هر ادایی که بلد دل همرو برده

پسرم کلی هم خوش خنده هستش و با وجود اینکه مریض بود کلی بازی

میکرد و میخندید

تازه چند تا حرف جدید میگه مثلا جوجو  یا ده ده (بده)  نه

اما خوب هر کار میکنم که دست دستی یاد بگیری اصلا توجه نمیکنی و باز هم مدل خودت دست میزنی یعنی دستاتو میبری بالا بعدش میکوبی به پاهات

و نمیدونی واسه تبلیغ مای لیدی که اون خانومه میدوه دنبال دزد چیکار میکنی چنان جیغ میکشی و دستات و میکوبی که انگار کیف تو رو زدن

دیگه همه تو فامیل تا این تبلیغ و میده تو رو یاد میکنن و تو هم همین که

اهنگش میشنوی میای جلوی تلوزیون و با هیجان داد میزنی خیلی کارت

جالب مطمئنم اگه این کار تو رو فیلم بگیرم و بفرستم کلی گرون میخرنش

تا ازش استفاده کنن

راستی این ماه یه تولد دیگه هم رفتی و کلی تو تولد سارا دخملای قشنگ دیدی و خیلی بامزه به کارای اونا نگاه میکردی

اینجا هم نمیدونم کدومشون چشمت گرفته بود که نان خوردن یادت رفت!!!!!

بعدشم لبات جمع کردی و انگار داری نچ نچ نچ میکنی میگی هی وای من این دخمل چه ناز!!!!!!!

خلاصه مامان جون منو ببایی عاشق همه کارهاتیم