و شیرین زبونیهای بینهایت

سلام پسر قشنگ من الان خیلی عصبانیم میدونی چرا ؟؟ چون الان نزدیک 1 ساعت واسه تو نوشتم و کل این یه ماه و توضیح دادم و درست در اخرین لحظه کامپیوتر هنگ کر وهمش پرید و من نمیدونم الان بازم ذهنم یاری میکنه و اعصابم میکشه که دوباره بنویسم ؟؟؟!!!!!!!

کل مطلب این بار به شیرین زبونیهای تو مربوط میشه

اخه من خیلی زوتر از اینا منتظر بودم که شما واسه مامان حرف بزنی اما خوب به نظر من حسابی تنبلی کردی

هر چند الانم بیشتر وقتا من باید نقش چلنگر و ایفا کنم و حرفات و واسه دیگران ترجمه کنم !!!!!!

ولی حسابی داری با حرف زدنات دل میبری یه سریش و واست مینویسم

تا من گوشی دستم میگیرم میای سرت و کج میکنی و با ناز میگی ایلیااااااااااا اوشیت و ایدی من ؟؟؟؟(فدیا گوشیت و میدی من ؟)

و اولین بار که صدات و اینجوری کردی تا من گول بخورم من تا یک ساعت تو هنگ بودم که اخه از کجا یاد گرفتی ؟؟

وقتی میخوایبری ددر میری به بابا میگی اپووود اریم اضر شیم اریم ددر قام قام نانای؟(داوود بریم حاضر شیم بریم ددر با ماشین اهنگ کوش بدیم ؟؟)

کلا تا من میرم یه کم ارایش کنم یا لباس عوض کنم سریع میمای میگی مامااااااان اضر شودی؟؟

دیگه این ماه زورت رسید خودت در یخچال و باز میکنی و حتی قدت به اب سرد کن یخچال هم رسید و دیگه کار من در اومده تند تند اب میخوای

اون روز داشتم با تلفت حرف میزدم دیدم هی تو راه سالن و اشپز خونه میری و میای حرفم تموم شد اومدم دیدم بله گل مصنوعی رو میز و گذاشتی رو مبل هی داری اب میاری میریزی توش و میگی به گوگااااا اب دادم !!!!!!!! ( به گلا اب دادم

در یخچال باز میکنی میگی وااااااااااای دیلاس سیب اندونه اردالو اوگووور ( گیلاس هندونه سیب زردالو انگور) ویکیش انتخاب میکنی و میبری میخوری

خدا رو شکر حسابی میوه خوری و غذاتم خیلی خیلی بهتر شده و من خیلی خدا رو شکر میکنم که دیگه مشکلی ندارم

این ماه خیلی میریم پارک و تا از دور چرخ و فلک پارک چمران و میبنیی میگی وااای ارخ اولک اوردره تاپ( چرخ و فلک سرسره تاپ ) و حتی اگهقرارم نباشه بریم پارک باز دلمون نمیاد و یه سر میریم

با زن داییت حسابی رابطت خوبه و وقتی هست دیگه دم پر من پیدات نمیشه من تو این هفته دو تا افطاری به کل فامیلا دادم و زندایی تابنده خیلی کمکم کرد ظهر خیلی خسته شد و خواست یه کم بخوابه تا مهمونا بیان تو هم تندی رفتی پیشش و نمیذاشتی اونم بلند منو صدا کرد که فدیا ادرین نمیذاره من بخوابم و تو هم سریع پشت سرش داد زدی الیااااااا ادنده ایذاره من ایخوابم !!!!!!!!!!!!!!!! ( فدیا تابنده نمیذاره من بخوابم ) و من و تابنده با 6 تا چشم اضافه تو رو نگاه کردیم که کاملا حق به جانب داشتی چوقولی میکردی !!!!!!!

صبح ها عادت داری سرلاک بخوری و من چون تعداد قاشقایی که میریزم و میشمرم دیدم اون روز تو هم کامل تا ده میشمری

البته یه بدی اینه که اصلا حوصله کتاب خوندن نداری تا واست کتاب میارم پارش میکنی و نمیذاری من واست بخونم واسه همین هنوز واست مداد رنگی یا دفتر نقاشی نخریدم که این خیلی بد

به حسنی علاقه خیلی خیلی زیادی داری و اگه 4 ساعت پشت هم واست بذارم با علاقه نگاه میکنی به سیدی های خاله ستاره

اما کارتون زیاد دوست نداری فقط دو تا از کارتونهای جم جونیور یکی ماشین فضایی و پو تی کو فکر کنم اسمش اما از الکی تا ما تلوزیون نگاه میکنیم میگی بزن ام اونیووور (جم جونیور )

و دو تا عروسی داشتیم اما شما تو عروسی اول خیلی اذیت کردی حتی یه لحظه تو سالن نمیموندی همش جیغ میزدی بریم دیگهبا این که میدونم باج دادن چقدر کار بدیه اما مجبور شدم گوشیم بدم بهت تا اقلا یه ساعت بشینی تا بابا ت بتونه شام بخوره واسه همین عروسی دوم بابات کلا نیومد و موند تو رو نگه داره فقط قبلش رفتیم اتلیه که ر کمال ناباوری همکاری کردی و عکس انداختی !!!!!

حالا باعکسات کمی خاطرات مرور کنیم

چند تا عکس از پارکایی که رفتیم

چند باری بیرون شام خوردیم که خوب تو این جور مواقع فقط سیب زمینی میخوری و تا گارسون میاد میگی عامو ایب انی ابرد (عمو سیب زمینی اورد)

با باباجووون در حال بازی که بهش میگی بابا حشااااان (بابا حسام ) و خوردن بستنی مامان پز که دیگه یاد گرفتی میای میگی مامان استنی اری؟؟بستنی داری؟

اینم تراس مامان جون که تو ارادت خاصی بهش داری

واین هم پسر عمو ارش که تو علاقه زیادی داری هی شیر یا پستونک بکنی تو دهنش و اینجا بچه سیر بووود تمام شیر ها داره از دهنش میاد بیرون!!!!

وقتی با ماشین میریم بیرون بعضی وقتا که دست از سر اهنگ بیچاره برداری میای و به من ماشینا رو نشون میدی مثلا تاکسی رو میشناسی ماشینای شکل مال داوود یا بابا جون حشان و یا ماشین مثل مال لیلا رو

اینجا دست کش من و برداشتی هی زدی به کابینت و درش هی باز کردی بستی تا دستگیرش در اومد بعد به من میگی دیدی اوشتم ؟؟ دیدی شستم ؟

اماده شدی بری افطلری و چون زود رسیدیم یه سر پارکم رفتی

و در اخر یه عکس از زمان نانا گوش دادن