آدرین آدرین ، تا این لحظه: 10 سال و 30 روز سن داره

آدرین مموشک مامان

بدون عنوان

1396/3/17 10:50
نویسنده : مامان فدیا
541 بازدید
اشتراک گذاری

خوب دیگه از این موضوع بد بگذریم امیدوارم واقعا دیگه تمام شده باشه

 

بذار یه موضوع خوب رو واست تعریف کنم چشمکاونم پروسه پوشک هست که

پارسال واسه این موضوع خیلی اذیت شدیم و اخر هم موفقیت امیز نبود عصبانی

 

بعد از تولد 3 سالگی یه روز صبح پوشکت تموم شده بود و فقط یه دونه داشتی

بهت گفتم مامانی جیشت و بگو تا بابا عصری پوشک بگیره تو هم خیلی جدی

نگاهم کردی و گفتی بااااااااشه تعجب

 

و از اون لحظه به بعد دیگه جیشت و گفتی و غیر از یکی دو بار که اونم خیلی

سرگرم بازی بودی اصلا جیشت نریخت و به این راحتی این مهم انجام شد آرامتشویق

تشویق

این چند وقت کلی کارای خوب کردیم 4 تا مسافرت رفتیم یکی گرگان یه بار

اسفند شاندرمن و یه بار هم عید که دوباره رفتیم شاندرمن اهاااا یه بار هم رفتیم

زنجان که غیر از عید که نمیدونم چرا انقدر بد قلقی میکردی و خیلی گریه

میکردی تو بقیه سفرها عالی بودی

 

و حالا با عکس هااا این چند وقت رو دوره میکنیم

 

خوب این عکس زمستان که دو بار رفتیم برف بازی و کلی بهت خوش گذشت

اخه خونه ما نزدیک پارک بزرگ باغستان و اونجا کلی فضای قشنگ و باز برای

بازی هست

 

 

 

پسر خوش تیپ من قبل از تولد سارا واسه من ژست گرفته

 

 

سفر اسفند ماه به شمال که خیلی یهویی بود تو خونه بودیم شما امودی گفتی

بابا اپوووود (داوود ) ببین هبا اوشن ایلیم دریااااااا(هوا روشن بریم دریا)و انقدر با

مظلومیت و چندین بار این موضوع رو گفتی که بابایی همون لحظه ز زد به عمو

محمد دوستش اونم با مامانش اماده شدن و ما ساعت 11 شب شمال بودیم و

اتفاقا چقدر خوش گذشت اون دو روز

 

اینا عکسای مسافرت عید هست که با یه گروه 12 نفری از بهترین دوستای دنیا رفته بودیم و اتفاقا چقدر هم خوش گذشت با این که بارون بود اما خوب میگم شما یه کم بدقلق بودی البته حدس میزنم شاید به خاطر وجود اریا بود که چون کوچولو تر و توجه ها رو به سمت خودش میکشه !!!!

و در ضمن رابطه شما با حیوانات خیلی خوب و کلا شما از هیچ گونه موجودی

نمیترسی و هاپوهای به این گندگی رو کلی هم دوست داشتی

 

اینجا هم باغ لاله هاست که توی پارک چمران و واقعا زیبا بود و جذاب

 

اینجا چند تا کوچه بالاتر از خونمون که یه راه کوچه باغی کشف کردیم که میرسه

به پارک باغستان

 

 

 

 

و تا 1400 با روحانی چشمک

 

و این هم تولد غزاله خانم که امسال کلی شیک و مجلسی بود و کلی هم خوش گذشت و شما با ارش حسابی نانا کردی  اخه تو ارش و خیلی دوست داری و کلا همش میخوای بری پیش ارش

و خدا رو شکر خیلی خیلی خوب غذا و میوه میخوری مخصوصا میوه خیلی

دوست داری و هر چی واست تو مهد میذارم و کامل میخوری و این خیلی خیلی

خوب

 

و این هم پارک هایی که هر چند روز یه بار تو بهار با هم دیگه میریم البته اینجا

تقربا یه سال بود که شهربازی نرفته بودی و همش پارک های معمولی رفته

بودیم و اون شب خیلی بهت خوش گذشت کلی خندیدی و لذت بردی

 

راستی اینو بگم از وقتی میری مهد کدک کاملا ریتم خوابت تغییر کرده قبلا تا

وقتی ما بیدار بودیم تو هم بیدار بودی و از او ن طرف تا 11 خواب بودی اما الان

دقیقا سر 11 شب میخوابی و 8 صبح بیداری چه روز کاری و چه روز تعطیل و این

خیلی خوب بوسچشمکتشویق

 

و این هم چند تا عکس از تولد امسال خودت که خیلی مفصل نبود از تم پارسال

استفاده کردیم و بیشتر خانوادگی بود

 

اینجا هم میخوای ادای ژست منو در بیاری خندونک

و این هم اخرین عکس تو موزه رضا شاه تو بندر انزلی که خیلی جالب بود

 

 

پسندها (4)

نظرات (2)

هانیل
17 خرداد 96 12:19
ایشالا همیشه به سفر و شادی
کیان
17 خرداد 96 17:43
وای آدرین جون چقدر خوشحال شدیم که دوباره دیدیمتون فکر کردیم مثل خیلیای دیگه از وبلاگ نوشتن خسته شدید. حیف بخدا این دفتر خاطره بسیار کاملی برای آدرین جان در بزرگسالیش میشه. پیشنهاد میکنیم هر چند وقت یک بار یک بکاب از نینی وبلاگ بگیرید کار زیاد سختی نیست هزینه زیادی هم نداره. تازه اگه بخواد میتونید بعدا اون فایلو بصورت یک کتاب برای خود تون چاپ کنید. بازه هم بهتون سر میزنیم