آدرین آدرین ، تا این لحظه: 10 سال و 29 روز سن داره

آدرین مموشک مامان

ورود به 19 ماهگی

1394/8/10 14:39
نویسنده : مامان فدیا
520 بازدید
اشتراک گذاری

سلام سلام پسر قشنگی مامان از موقعی که دوباره برگشتم سر کار دیگه

 

تند تند میام اینجا و از روزهای با تو بودن واست مینویسم که برای لحظه

 

لحظش خدارو شکر میکنم چه وقتی که از دست شیطونیهات میخوام سرم

 

بکوبم به دیوار چه از لحظه هایی که معصومانه کنار من میشینی و اروم

بازی میکنی

شما پسر خیلی خیلی فعالی هستی و همه تو بازی با تو کم میارن یعنی

 

خدا نکنه یه بازی باهات انجام بدیم که خوشت بیاد دیگه انقدر باید انو تکرار کنیم که از نفس میافتیم  niniweblog.comniniweblog.com

 

مگر اینکه شانس بیاریم اون وسط یهو تلوزیون تبلیغ بده که دست از

 

سرمون برداری اون وقت با این ژست که الان عکسش واست میذارم

 

میشینی و عین داش مشدی ها تبلیغ نگاه میکنی که از هر کدوم خوشت

 

اومد مامان اونو واست بخره که اول تبلیغای شبکه ifilm رو دوست داری و

 

تا صداش بیاد میای و جالب اینکه غیر اون تبلیغای لاغری ماهواره رو خیلی

 

دوست داری و انقدر جدی بهش نگاه میکنی تا اخرش فکر میکنم واقعا

 

کامل درکش میکنی niniweblog.com

 

 

این روزا دیگه خیلی کم پیش میاد منو بابایی بتونیم با هم بریم خرید اخه

 

شما اصلا تو بیرون همکاری نمیکنی اصلا نمیخوای داخل هیچ مغازه ای

 

بشیم و یه سره جیغ میکشی که بریم یا اینکه دست منو میکشی که با

 

هم راه بریم اونم از جایی که تو میخوای که نمیدونم چرا اصولا دقیقا

برعکس راهی که باید بریم !!!!!niniweblog.com بیشتر وقتا اگه تهران برم خرید پیش

 

مامان جون میمونی اگرم که کرج باشیم بابایی پیش شما میمونه یا صبح

 

میذارمت مهد و به کارای بیرونم میرسم چند روز پیش مجبور شدیم بریم

 

مرغ و میوه بگیریم شما رو هم بردیم بابایی خرید میکرد منم دنبال شما تو

 

بازار لاله راه میرفتم و یهو شروع کردی با اب دهنت بادکنک درست کردی و

 

انقدر بامزه این کار رو انجام دادی که همه بچه ها با تعجب نگاهت میکردن

 

وسط بازار ایستاده بودی هر چی هم صدات میکردم محل نمیذاشتی

 

ولی راستش بگم بعدا که اومدیم خونه من هر چی امتحان کردم نتونستم این کار رو انجام بدم niniweblog.comniniweblog.comniniweblog.com

 

 

 

این روزها هم که داریم واسه مامان جون اینا دنبال خونه میگردیم که تا

 

زمانی که خونشون تو تهران ساخته بشه بیان کرج پیش ما خونه بگیرن و

 

من نمیدونم با این کارای تو و شیطونی ها چطوری میتونم بهشون کمک

 

کنم و جالب اینه که موقع گشتن دنبال خونه بیشتر از خودشون دنبال اینن

 

که جایی باشه که به پارک نزدیک باشه یا سالنش بزرگ باشه که شما

 

بتونی راحت توش بدوی و بازی کنی بعله اینجوریه خدا شانس بده من

 

نمیدونم چرا ما بچه بودیم بابام میگفت بچه باید یه جا بشینه اما الان میگه

 

بچه اگه بازی و شیطونی نکنه مریض !!!!!!!!!!!niniweblog.comniniweblog.com

 

 

و چند روز پیش هم تولد مامان جون بود و واسش دعا میکنیم سالها سالم

 

و سلامت کنار ما باشه و سایش بالای سرمون تو مامان جونو از همه دنیا

 

بیشتر دوست داری و وقتی اون هست دیگه منو به مادری قبول نداری و

 

هر کاری بهت میگم بیا بریم انجام بدیم دست منو میزنی کنار و میگی

 

نههههههه بعد مامان جونو نشون میدی و میگی مامانییییی یعنی اون

 

واسم انجام بده niniweblog.com

 

 

پسر نازم همیشه سالم و شاد باش و من از کنار تو بودن خوشبخت باشم

پسندها (12)

نظرات (11)

گیلدا
10 آبان 94 16:02
19 ماهگیت مبارک وروجک ناز
مامان فدیا
پاسخ
ممنون خاله جونی
آیداکوچولو
10 آبان 94 16:24
سلام آدرین کوچولوگل پسر شیطون چه بادکنک های بامزه ای!!!! امیدوارم مامان جونت وهمه ی مامان جون ها همیشه سلامت وپایدار باشن
مامان فدیا
پاسخ
ممنون از دعای زیباتون
مامان لیدا
11 آبان 94 9:44
ورود به 19 ماهگی مبارک باشه آدرین جون چه عکسای بامزه ای وای اونجا که با آب دهنت بادکنک درست میکردی رو خییییلی دوست داشتم
مامان فدیا
پاسخ
ممنون خاله جون این بچه همه کاراش عجیب غریب
مامان آنیسا
11 آبان 94 15:29
عزیزم آدرین جان شیطون ماهم با آنیسا همین مشکلات رو داریم واقعا خرید رفتن با بچه خیلی سخته
مامان فدیا
پاسخ
کار از سخت هم گذشته
مامان فهیمه
11 آبان 94 19:27
ماشالله به این گل پسر شیطون بلا که کاراش شبیه دخملی منه
کیان
13 آبان 94 11:56
ای آدرین شیطون بلا با اون کارهای بامزت. تولد مامان بزرگت هم مبارک عزیزم راستی یک چیزی بابای من تو دوران خدمتش یک دستی داشت به اسم آقای اردلان آذرتاش که بچه کرج بود. بابای شما خیلی شبیه اونه. گفتم بپرسم خدا رو چه دیدی شاید آشنا در اومدیم
مامان فدیا
پاسخ
ممنونم دوست خوب مهربونم نه دوست جون بابایی من اصلیتش واسه شهر زنجان منم ازش پرسیدم همچین شخصی رو نمیشناخت اما منو تو که اشنا هستیم چون دوستیم و مثل هم شیطون
مامان نیکان
17 آبان 94 15:15
سلام عزیزم.19 ماهگیت به خوشی.همیشه شاد باشی.عزیزم نزدیک2سالگی بچه ها همه بد قلق میشن.من با نیکان گمون نمیکردم دیگه بتونم خرید کنم ولی الان خیلی بهتر شده.دوره گذار از 1سال به 2سال خیلی حساسه.ببوسش
مامان فدیا
پاسخ
امیدوارم همین جوری که میگید بشه
شاپرک مامی
17 آبان 94 23:59
این بچه ها مغز بادوم هستن که ایننقد شیرینن
˙·٠•●♥مامان علی و ضحا ♥●•٠·˙
18 آبان 94 11:12
سلام خانومی ممنون که به ما سر زدید خوشحال میشم با هم دوست بشیم من شما رو لینک میکنم اگه دوست داشتین ما رو لینک کنین
مامان آروین
7 آذر 94 8:38
سلام خانومی. 19 ماهگی آدرین جون مبارک باشه. این وروجک عجب بانمکه. کلی خندیدم به خاطر بادکنک های بامزش. واقعاً دنیای ما به خاطر وجود این وروجک هاست که شاده. خدا حفظش کنه براتون.
مامان فدیا
پاسخ
ممنون واقعا همینطوره
کیان
10 آذر 94 9:22
سلام خاله گفته بودید تند تند میاد وبلاگ آدرین جون رو آپدیت میکنید. ما منتظریم ها
مامان فدیا
پاسخ
ببخشید من کارای دفترم یه کم زیاد شده واسه همین بد قول شدم اما الان اومدم